کیستم ؟ کجایم؟ چرایم؟ 

سلام بر سلام
سیمرغ در انتظار سی مرغ
«از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود؟        به کجا می روم آخر؟ ننمایی وطنم»
​​​​​​​
"من" ، که است؟
"من" ، از کجاست؟
"من" ، چرا هست؟
"من"، چرا من شد؟
اینجا کجاست؟
"من"، کجا باید برود؟
"من"، از کدام معبر باید به عروج برسد؟
زائر زمین، بشارت بی قضاوت عبور از سکون و ایستایی است.
زائر زمین، ادب یافتن شور سیر و جستجو است.
زائر زمین، گنج کاوی است که با تمام وجود، چشم گردیده تا نوشیدن تک تک قطرات باران جاری آیات و نشانه ها را نوشا گردد. 
به حق، این زبان نفیس و خالص «من»ی خواهد شد که نه از سر تقلید قمر واره ها، بل، از سر نوشیدن سوری آشنا از ملکوت لاهوتی، تشنه اتصال است.
این طریق، مسیر رها ساختن همه منیت ها و منم ها در مقابل محبت جاری در شور هستی است.
توکلی که زائر را متوکل می سازد که هر اتفاقی نشانه و آیه زیارت است.

هوریار

هوریار تمنای نور آشامان برای یاری نور از گنجینه ذخیره گاه نور است که در میانه مسیر زائر زمین، کوثری چشمه جوش و موصل نور محبت را جاری می سازد. 
در تعابیر زمینی از کلمه نور در مقابل تاریکی استفاده می شود، اما مقصود ما از عبارت هوریار و به تعبیر ترجمانی « خورشید یار » یا « یار خورشید » چیزی فراتر از نور سماواتی است: شمسی هوشیار
هوریار جستجوگر و در حال سماع به دنبال غنی ساختن انرژی ذخیره شده در همه اسفار اهورایی اهریمنی اش بر این سفینه سرگردان است. 
هوریار، کن فیکون زمینی انسانهایی است که وحی های شخصی شان را در خلاقیت روحشان یافتند و به جسم در حال طواف یک بنای فراتر از بنا و نما آویختند. 
اولین مهم روحانی، در هوریار، تجمیع ذره ها و تکه هایی از خاک تک به تک مکان های نورانی و آبشخورگاه های بشر در طول زمان و مکان شد، برای یافتن خویش و اینکه چرا به این کره سرگردان سفر کرده است.
آغازین فروغ این تجلی گاه، تکه کاشی قدمگاه علی بن موسی الرضا گشت و سپس از سراسر نورانی مکانهای های جای جای خاک زمین، جستجوگرانه، ذراتی انباشته شده از نور تاریخ و همه روح های عبادت و معناجوی و متصل را جمع و اسباب اتصال حلقه وصل را در بنای هوریار مهیا نمود. ​​​​​​​

​​​​​​​به دیگر کلام، در هر نقطه خاک، که محفلی برای یافتن معنا و خویشتن یابی شکل گرفت، تمام ذرات آن مکان بار خویش را حامل گشتند و این رندی و زیرکی هوریار تشنه در سرزمین مطهر و معطر مشرقی بود که طالبانه مجمع همگان را در تولد متبلورانه خویش به هستی اعلام نمود.
​​​​​​​مرحبا به ظرف مطهر هوریار زائر زمین که امن گاهی شد بر عطش نورآشامان تشنه به هور، تا از بستر زمان و مکان فراتر رفته و گنج های معنوی ذخیره شده در سراسر زمین خاکی سرگردان را با ادب، نوشا  شوند. 
همانگونه که بنای هوریار، اراده به خلق شدن کرده بود، و محبت هستی نورش را با آن می آمیخت ، روح هوریار به میزبانی تک تک روشن بینان زمین ، همچون مرصع هزار آئینه گون، نفس در نفس، دیده بر دیده جان یافت. 
​​​​​​​رسالت هوریار مجنون شده از جمع همه پاکان زمان و زمین، « مردن من پیش از مردن من»، شد تا این بار در خطی زنده شود که لاجرم خود خواندی ، نه دیگری ...​​​​​​​​​​​​​​
که آن خطاط، سه گونه نوشتی: 
یکی او خواندی، لا غیر
یکی را هم او خواندی هم غیر​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​


یکی نه او خواندی، نه غیر!
آن خط سوم تشنه تولد دوباره است.
تولد؛ رها شده از جان و در اتصال با ماجان. 
تولدی که با حقیقت هبوط تشنه بر عروج متصل شده است.
​​​​​​​«اینک باید پیش از مردن، مرد»
حقیقت همچون چشمه ای بی توقف و پرکلام جاریست...
برای بهره بردن از این نوشاب بیدار کننده و رافع همه کلامهای انسان شدن، باید ظرف خویش را زنده و قابل رزق یافت. 
حال که اریکه هوریار زائر زمین در حال نشو و نمای آغازین است، محبت هستی اراده ساخت تا بند و پی اش با هزار و یک طرفه از سراسر گیتی و معنا گاه ها و امن گاه های این کره خاکی، ظرفی پاک یابد. 
زائر زمین به دنبال یافتن خالص ترین گمشده زمین بود و این خود نیازمندی هوریار زائر زمین را به هزار بال و هزار نور، بیش از پیش عیان می ساخت. 
هر تکه از مسجد، معبد، کلیسا، عبادتگاه و حرم، جمع آوری و به سان ذخیره و نماینده ای از پاکی آن مکاندر دل هوریار، در روح این موجود زنده تازه به نفس آمده ودیعه نهاده شد...


پژوهشکده زائر زمین

در پژوهشکده زائر زمین  در محل ساختمان هوریار زائرزمین،  بر آن هستیم تا  به ناب ترین و خالص‌ترین حالت ممکن به جستجوگری درباره سوالات بنیادین بپردازیم ، در این مسیر بی طرفانه صرفا به روایت معنا و مفاهیم یافته بشر در طول زمان یا در مکان‌های مختلف این سیاره نیلی میپردازیم. این بی طرفی به ما اجازه می‌دهد تا فارغ از قضاوت‌ها صرفا به بررسی ماهیت موضوعات بپردازیم  و توشه  معنای مورد نیاز خود را از جستجوگری  در این موضوعات برداریم  همانند این بیت و قول معروف که این طور حکایت و روایت میکند:
دانه معنی بگیرد مرد حق                              ننگرد پیمانه را گر گشت نقل
با تکیه بر  بی‌طرفی، شیوه پژوهش در پژوهشکده زائر زمین به صورت  "جستار روایت محور" است  به این معنا که  از ابتدا موضوعاتی ‌انتخاب می‌شوند که پتانسیل روایی مناسبی داشته باشند تا پس از انجام پژوهش  علاوه بر انتشار خود نتایج پژوهش در قالب مقالات و کتب بتوان  آن را به یک روایت تبدیل و به خلق آثار صوتی و تصویری پرداخت. برای این منظور یک قالب استاندارد برای انجام  راحت این جستار روایت محور طراحی شده است. تمام روند انجام پژوهش در یافتن موضوع و یافتن داده خلاقانه برای آن به نحوی که  علاوه بر ماهیت پژوهشی بتوان  آن را روایت هم کرد خلاصه میشود. 
​​​​​​​

آداب ورود به پژوهشکده زائر زمین

جهت ورود به پژوهشکده زائرزمین، در طی یک جلسه معارفه، یک سری تمارین در اختیار متقاضیان ورود به پژوهشکده قرار میگیرد که در یک دوره ده روزه غیر حضوری، مبادرت به انجام این تمارین میکنند.
پس از این ده روز، یک جلسه ارائه برگزار می شود و نتایج حاصل از انجام تمارین متقاضیان در یک جلسه هم اندیشی ارائه می شوند. در طول دوره غیر حضوری انجام تمارین، برای هر متقاضی یک سرپرست از پژوهشگران پیشین جهت راهنمایی و پاسخ به سوالات احتمالی متقاضی تعیین می شود که ایشان  را در طی دوره غیر حضوری همراهی می کنند و پس از پشت سر گذاشتن این مرحله، متقاضیانی که موفق به انجام حداقل‌های مورد نیاز شده باشند، به عنوان پژوهشگر در پژوهشکده جذب شده و همکاری خود را با مجموعه آغاز می نمایند.

برآنیم تا چه بنماییم؟

موسسه فرهنگی هنری "جهان اندیش مهر جوان"، با ره توشه ای قریب به بیش از 14 سال تحقیقات میدانی و کتابخانه ای و همچنین همکاری با پژوهشگران  از پیشینه های تحقیقاتی  و تحصیلاتی متفاوت  در زمینه های مختلف شامل: تاریخ، باستان شناسی، فلسفه، ادبیات، پیشینه تطبیقی اساطیر ملل و زمینه های بین موضوعی به بررسی جامع و کنجکاوانه ای درباره ایران و بیش از 110 کشور جهان پرداخته است.
بنا داریم در قالب رسانه چند منظوره "زائر زمین" با نوع ویژه ای از سفر و پژوهش توامان در مکانهای دارای نورانیت و معنا، فارغ از زمان، روایتگر حقایق اصیل فطری بشر باشیم. به بیان بهتر قصد داریم با بررسی موشکافانه تمام نقاط رازآلود ایران و جهان و پژوهش درباره پیشینه و چیستی رازهای آن، جستجو برای پاسخ به سوالات بنیادین را به تماشا بنشینیم.​​​​​​​

​هوریار اینجاست...

قدم بر قلب ، اما زائر باید بود ...

​حیرت را نوشید، شعف اتفاق افتاد، سکوت را چشید، حقیقت تجلی یافت، اینک زمان نور است