ارسالی از مینا

بسم الله الرحمن الرحیم مرگ دوم ۰۰/۲/۱۷ امروز با حالی خوش و عجیب آغاز شد مادر از خونه رفت چقدر خوب نیاز داشتم به نبودش صبح رو شروع کردم توی مغزم همش حرف بود فکر بود مرور بود تکرار و تکرار صداها آروم نمیشد کار رو شروع کردم یه سرخوشی و مستی عجیب و آروم آروم آروم آروم همه چی عوض شد سرگیجه اومد رویای عجیبی دیدم و بعد رقص و مستی و موزیک رو کنار گذاشتم رفتم ادامه کار صداها و افکار و نتایج تمومی نداشت استوری های زائر رو گذاشتم و حین کار نگاه میکردم چقدر حرررررف توی مغزم بالا پایین میشد چقدر اتفاق مرور میشد چخبر شده حالی عجیب داشتم یاد پوسته درخت افتادم آروم کتری رو گذاشتم تا سر صبر بجوشد تکه ای تنه با خرده ای چای سیاه و زنجبیل رو ترکیب کردم گذاشتم در طرف بماند تا سر وقتش دم کنم کارم رو ادامه دادم خستگی ناپذیر و عجیب طبقه بندی شده در ذهنی ناآرام بدون ذره‌ای پس و پیش ادامه میدادم هم فکر میکردم و هم نه چایم را دم کردم نوشیدم به خوشی تا ببینم چه میشود برگشتم سرکارم طعم عجیب چای هنوز در دهانم مانده بود این دیگه چی بود بی‌اعتنا ادامه میدادم منتظر بودم که اگر چیزی هست مانند مستی یا ماشروم پیش آید خبری نبود سرگیجهههههه تهووووع بی‌اعتنا کارم را ادامه میدادم +حمد میخونم افکار به فریاد تبدیل شد درونم آشوب پر از منفی بافی و از بیرون سعس در حفظ حال خود داشتم بهم ریختم به مرور در حین ادامه کار چنان سرگیجه و رعشه هایی به بدنم می‌افتاد که عجیب بود تمام منفی ها و سیاهی های دنیا به سمت من میومدن شعی در حفظ ظاهرم داشتم وااااااای خدای من چه شد چرا اینجوری شدم این دیگه چیه چرا انقدر بار بد چرا انقدر طلسم در جدال با خودم ساعت به ۷ نزدیک میشد خدایا چخبرههههه کجااایی چرا دیگه نمیبینمت چرا تنها شدم وای خدایااااااا دارم کار میکنم و حالم بد و بدتر میشه مامان برگشته حرفی نزدیم خونه بشدت حال غریبی داره و من از درون غریبتر دارم خفه میشم تهوع پاهام بهم میپیچه الان با مغز کف زمین میفتم خفه شدم تند تند در حال انجام دادن کارهایم هستم و وسایل رو جابجا میکنم انگار باید همه چیز پیش از مرگ مرتب باشد باید وقتی میمیرم همه چیز آماده باشد تمیز و زیبا تموم شد کارم میرم لباس میپوشم گرم و میزنم بیرون برای تنفس مامان باور نمیکند اهمیت ندارد من قراره بمیرم پس مهم نباشد میرم جای همیشگی مگر جز آنجا جایی مرا میخواند؟ خدایااااااااااا کوووووشی کجاااااایی از کنار آدمها میگذرم در ذهنم تکرار میکنم این ها آدم نیستند ۹۹٪ آدم نیستند رد شو بگذر و برو فقط تو ماندی پس نجات پیدا کن میرم، میشینم جایی در بین درختان همه جا رو میتونم ببینم گفتگو شروع میشه دستانم را به زور از لای خاشاک در خاک فرو میکنم و میلرزم فقط میلرزم و توان هیچی نیست *حرف بزن حرف بزن دختر، رها شو +خدایااااا +کوچولوهاااااا حسشون میکنم دوباره اومدن دسته دسته اومدن سمتم جلو چشمامن جیغ جیغ میکنن +هییییییسسسس جیغ نزنید جیغ نزن +بگووو بهم بگوووو چخبره +چی دارم میشم؟ +چم شده +بگوووو -نترس نترس فقط خودتی نترس میلررررزم میلرزم خاک و چنگ میزنم و اینبار بلند میگم +خدایا چخبره *صداتو آروم کن مثل زمزمه ، حالا حرف بزن +خدایا چخبره کمکم کن +کمکم کن پاهام ذوق ذوق میکنه *من هرجا میرم هرجاهاااا کفش هامو در میارم پابرهنه میرم، دوووس دارم جورابم رو در میارم کفش هامو در میارم پامو میکنم تو خاک چقدر هوا باد داره طوفان میشه و من همچنان حرف میزنم +خدایا کمکم کن بهم نشون بده بگو چیشده چیو باید بفهمم بگو داستان چیه چمه کمک کن کوچولوها کمک کنید -نترس انقدر طوفان شدید میشه که دستامو محکم تر میگیرم شال و لباسام پرواز میکنن و من انقدر لرز دارم و حالم بده نمیتونم دستمو بیارم بیرون و جمعشون کنم صدای شکستن و بهم خوردن همه چیز از هر طرف میاد خاک بلند میشه و من فقط زیر لب زمزمه میکنم خدایا کمکم کن کمک کن کمکم کن بگو بهم کمکم کن انقدر میگم میگم میگم جرئتشو میگیرم چشمامو باز کنم نگاه کنم خاک و شاخه تو هوا پره اما به من نمیخوره بارون وحشتناکی شروع شده هوا پر شده از رعد و برق بلند دنیا باهام دعوا داره دارن میترسونن منو اما نمیترسم *اون فرشته مرگه عجیبه برام جذبش شدی تمرکزم رو خودشه خود خودش میدونه منتظرم +خدایا میدونی تا در و باز نکنی نمیرم +میدونی تا اینجا با این حال نیومدم دست خالی برگردم +میدونی نمیرم +میدونی ترس ندارم دیگه ندارم +دیگه نمیرم +بگو چیشده بگو چمه چرا جهنم میکنی +در رو باز کن الان وقتشه کوچولوها ساکت شدن و فقط ذول زدن به منو میپرن بالا پایین و نگام میکنن منتظر منن +خدا جون بگو خدا جونم خیلی دوست دارم خیلی *حمد بخون، دستت رو بذار زیر سینه چپت جوری که قلبت رو حس کنی حمد بخون خیلی خاصه +بسم الله الرحمن الرحیم..... +خدا جونم میدونی ترس ندارم خودمم کم کم باورم میشه ترس ندارم ترسم میریزه مگه تهش چی میخواد بشه *همیشه بعدش زیباییه خیلی قشنگه *همه اینایی که میبینی آدم نیستن دلم کم کم آروم میگیره +میدونم بعدش قشنگه پس نمیرم میمونم اینبار میمونم یکی داره بلندم میکنه فرار کنه اما نمیرم پاهامو دستامو تو خاک محکم میکنم زیر لب میگم نمیرم کمکم کن تا نکنی نمیرم کمکم کن خدا جانم بارون میاد و میریزه روم تنم پر از لرزه +چرا اینکارو میکنی من چیم کوچولوها من چیم چرااا + چرا افریدیم چرا رو میکنم به هوا و اسمونی که اسمون نیست به درختا و کوچولوها +من برای شمام یا شما برای من چرا منو آوردی خدایا -همه را برای تو آوردم لبخند و درد دارم باورش نمیکنم طوفااااانی میشه که تصورش رو نمیکنم صداش داد داره میخواد ترسم بریزه عصبی نیست میفهمم -برای توووووو بنگر زمین برااااای توست رعد میزنه زمین روشن میشه من هنوز ناباورم -بنگررررر رعد میزنه پشت هم و‌زمین چند ثانیه روشن میشه هنوز باور ندارم داره باهام حرف میزنه -زمین از آن توست ببین مینا نگاه کن نگااااه کن چشماتو باز کن همه برای توست ببین *نشانه ها رعد میزنه زمین بارها و‌ بارها بعد صدا روشن میشه باور میکنم درک میکنم ایمان میارمممم شکرت لرزم میره یهو خیلی خیلی آروم میشم سرم و‌ میکنم توی سینم اینجا همین لحظه من مردم مینا مرد مینا مینااا مینا پاشو مینا رقیه میناااااا مینا پاهامو حس میکنم که دارم فشار میدم دستامو لبام باز شد نفسسسس نفس صدای نفسم رو میشنوم چشمامو میکنم هوا آرومه طوفان نیست دستام تو خاکه بارون نم و آرومی داره میاد میخوره روی پام روی لبم لمسش میکنم دهنم خشکه دوباره روی لبم آخیش میریزه روی پلک هام خدایا شکرت خوبم فهمیدم همه چیز رو فهمیدم خودم رو اذیت میکنم و کل ذهنم رو به زور مرور میکنم میخوام چیزی جا نیفتاده از جام پا نشم اره فهمیدم سوالام تک تک رفع شد راه حل ها اومدن خدایا شکرررررت +حمد مختص توعه شکرت جان دلم ممنونم ازت خدا جانم +ممنونم ازت خدا جون +خدایا مرسی خدایا کمکم کن با هر نشونه‌ای با هر چیزی و کسی که خودت میدونی خدایا من وابستگی ندارم به کسی با هر چیز میخوای امتحانم کن و پشتم بایست خدایا فقط برای پیدا کردن خودت به سمت کسی میرم میدونی اینو هیچ وابستگی نیست نه ازادی میگیرم از کسی نه میذارم پابندم کنن بهم با هرکس هرچیز که لیاقتمه نشون بده هرچیزی که باید رو یادم بده هرچیزی که باید رو من اصرار ندارم من تسلیم محض خودتم کمک کن به سمتت بیام که تنها هدفم همینه و میدونی این تازه شروعش بود ذول میزنم به هوا لب هام محکم بستس و نفسم حبس شده مدت زیادی میمونم اینجوری بارون میریزه تو چشمام و نورها عوض میشن قدرت ندارم پلک بزنم محو شدم و ساکت به خودم میام دور رو برم رو نگاه میکنم *نفس بکشششش نفس بکش نفس نفس نفس لب هام باز میشن نفس میکشم نفس عمیق نفس عمیق نفس عمیق شاید بیست بار جالبه اذیت نمیشم و سرم گیج نمیره باز متولد شدم وهمه چیزم تغییر کرد نفس عمیق نفس عمیق و لذت میبرممممم از این نفس دوباره نگاه میکنم صدای بارون و بوی خوش خاک چقدر ممنونم خدایا از این همه لطف ممنونم از بهشتت دستامو از خاک بیرون میارم *زنده باشید زنده بمونید میخندم زمزمه میکنم زنده شدم زندم دستامو میتکونم پاهام و دونه دونه بیرون میارم و تمیز میکنم حال دلم بشدت عالیه آخییییییش شککککرت قبل بلند شدن یادم میفته خواسته ای دارم *مهر بدید بدون توقع بازگشت +خدایا مهربانم کن خدایا محبت درونم رو زنده کن +خدایا مهر رو یادم بده چشمامو میبندم سرم رو میگیرم بالا *این مدل دست ها برای دعا کردن ایین مهر بود زاویه دستت رو ببین(این صحنه تا اخر عمر یادم میمونه) لبخند میزنم و زمزمه میکنم مهر رو یادم بده خدا چشمامو باز میکنم اسمون و درخت بالای سرمن دلم قرص شد بلند میشم و برگ درخت بالای سرم رو میبوسم *امشب اگر دعا کردی منو یادت نره میبوسم و بهش میگم دعام کن شاخش رو میگیرم بالا میام بهش میگم دعام کن راهم رو ادامه میدم *لامسه خیلی مهمه درختان و برگ های توی راهم که جذبم میکنن رو لمس میکنم میبوسم و زمزمه میکنم دعام کن دعام کنید تا خونه همینجوری میرم حتی بوی درخت عرعر رو دوست دارم زندگی رو دوست دارم خیلی دوست دارمش میام خونه حال خونه خوبه میرم تو اتاق و زیر لب میگم دوباره متولد شدم خون تمام بدنم رو پر میکنه تعجب میکنم چی بود! خون رو حس میکنم لباسم رو در میارم خون رو میبینم دیگه به نشونه ها معتقدم من باز هم زن بودن رو انتخاب کرده بودم زن شدم خوشحال از درک این نشونه طبق معمول خوشحالی زیاد میرم شامپو فرش میارم میفتم به جون فرش بیچارم ناله های فرشم زیر دستم برام اهمیت نداره +بهش میگم عوضش تمیز میشی *زن باش +زنم صبور باش +زنم +زن تر از این؟ *زن باش +صبور باش +من تازه دارم زن بودن رو یاد میگیرم +قول میدم زن باشم م..... جان آنقدر زن که از دیدن من تمام ذهن بد تو هم به زن پاک شود +اما قول میدم قول میدم به خودم و به تو روباه بور و چشم سبز من که زن باشم +خدایا مهر یادم بده خدایا وابستگی و مالکیت رو ازم دور کن که من اینو نمیخوام +یادم بده یادم بده شکررررت +حمد میخونم صدای ناله فرشم در میاد و شستنش رو تموم میکنم باید برم دوش بگیرم دیگه بسه برو مینا جانم برو بخواب بمیر در خواب و آروم شو بخواب جان دلم بخواب