ملاقات امام زمان (عج)

یک شب در خواب دیدم در خیابان قبادیان در تقاطع با خیابان البرز در محله مان ایستاده بودم که امام زمان سوار بر ترک یک وسیله ای شبیه موتور از ته کوچه پدیدار شدند. راننده موتور سوار بود و ایشان روی موتور تخته بندی بود که آنجا ایستاده بودند . از ذوقم نه نفس می کشیدم نه پلک می زدم میترسیدم پلک بزنم از چشمم محو شوند. ایشان از خیابان قبادیان وارد البرز شدند و به سمت میرداماد رفتند. لباس ایشان سفید بود و یک هاله نور سفید لطیف روی صورتشان را پوشانده بود. ولی صورت مشخص بود و من کاملا صورتشان را دیدم . ایشان نه به من نگاه کردند و نه با من حرف زدند فقط از جلویم عبور کردند. وقتی بیدار شدم داشتم با خودم فکر می کردم چه شد بعد از اینهمه سال آمدند؟ من که رها کرده بودم ...