مادرم

نمی دونم این رویاست یا تجربه معنوی

خواب مادرمو دیدم داشت تند تند کار می کرد انگار یک مراسم یا مهمانی ای داشتیم .داشتم نگاهش می کردم و دلم می خواست بغلش کنم. ازش پرسیدم حالت خوبه مامان؟ می دونستم سرطان داره ولی یه جوری پر انرژی کار می کرد که انگار سالم بود یه امیدی تو دلم جوونه زده بود و ذوق کرده بودم که شاید خوب شده من خبر ندارم. وقتی اینو ازش پرسیدم اومد یه چیزی رو بدنش نشونم بده که بهم بفهمونه نه خوب نشده قبل از اینکه چیزی ببینم یادم افتاد مامانم فوت کرده... تازه اونجا فهمیدم دارم خوابشو میبینم. به خودش چیزی نگفتم فقط گریستم....